دونه برفدونه برف، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دونه برف

___* تشکر از خاله جون *___

خاله جون عید با این همه لباس واسباب بازی اومد دیدنمون     حسین کلی از اسباب بازی هاش خوشش اومد   تازه خالشو صدا زد عجیج   ممنون خاله جون عجیج                         ...
17 فروردين 1393

*** دلم از آب میترسید...بخاطرت بدریا زد...***

دو روز قبل رسیدن بهار بابایی سرما خورد. ویروسی. قرار بود بریم خونه بابای بابایی ولی نرفتیم چون بابا حال نداشت .خانواده بابا اومدن دیدنمون با عمه و بچه هاش. گل من چه ذوقی کرده بودی وما خوشحال که سرما خوردگی بابا بهت سرایت نکرده که سر سفره شام یهو حالت بهم خورد و اوضاعت بهم ریخت . همه ناراحت شدیم و این اوضاع چندین بار تا شب تکرار شد. من وعمو وعمه بردیمت بیمارستان چون بابا حال نداشت.آز ادرار گرفتن و ما برگشتیم تا جواب حاضر شه.نصفه شبی تو از خواب بیدار شدی و جیغ کشیدی.دست و پاتو میکوبیدی وهمه تنت قرمز بود وداغ .من دست پاچه نمیدونستم وسط اونهمه مهمون اشکامو چطور نگه دارم. دوباره بردیمت بیمارستان . اینبار بابا هم اومد با اون حالش.جواب آزمایش نرما...
5 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه برف می باشد